آخرای بارداری و سختی هاش
کم کم که دارم ماه هشت رو تموم میکنم دیگه سنگین تر تر می شم و انگار تازه دارم میفهمم باردام. آرین مامانی هم زورش زیادتر شده و جاش تنگ تر و امشب حسابی بازی میکنه و دل مامان درد میگیره. دیروز برای خرید پرده رفتم. امروز هم رفتم چند تا قابلمه خریدمبرای خودم گفتم عیدی ظرفامون تمیز باشه. دیگه توان خرید رفتن ندارم. خسته میشم و شب خوابم نمیره. احساس میکنم روزها تند تند میره و من هیچ کاری نکردم. مخصوصا که دیگه خودت هم نمیتونی درست حسابی کار کنی. به همه باردارها توصیه میکنم کاراشونو برای 2 ماه آخر نذارن که استرس زا و خسته کنندست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی